کتاب «جمهوری اسلامی ایران و جنبشهای اسلام گرا» منتشر شد
کتاب «جمهوری اسلامی ایران و جنبشهای اسلام گرا؛ از شیفتگی اولیه تا مواجهه گزینشی» نوشته یحیی فوزی به تازگی به بهای ۵۰ هزار تومان به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر شد.
در پشت جلد این اثر در معرفی آن آمده است: در ماه های بعد از انقلاب ایران، بحث از چگونگی حمایت از جنبشهای اسلامی، به عنوان کارگزاران پیشبرد اسلام سیاسی در منطقه، یکی از مباحث مهم انقلابیون در ایران بود و دلبستگی های فکری و سیاسی آنها به این جنبشها در نهایت موجب شد تا در مقدمه قانون اساسی بر ضرورت گسترش روابط با جنبشهای اسلامی و مردمی تأکید گردد، اما در مقام عمل روابط و تعامل جمهوری اسلامی ایران با جنبشها طی چهار دهه گذشته روابط پر فراز و نشیب را تجربه کرده است و وضعیت یکسان و حمایت آمیز دائمی را نداشته و تنش ها و حتی درگیریهای مختلفی را با این جنبشها تجربه کرده است، لذا مسئله این پژوهش تبیین روند و علل فراز و نشیب مواجهه جمهوری اسلامی با جریان ها و جنبشها اسلام گرا در جهان اسلام و درک منطق نظری و چرایی آن می باشد.
فهرست این اثر عبارت است از:
فصل اول: کلیات و مباحث نظری
فصل دوم: گونه شناسی جنبشهای اسلامی
فصل سوم: تحلیل گفتمان جمهوری اسلامی در خصوص جنبشهای اسلام گرا
گفتار اول: جنبشهای اسلام گرا در گفتمان نویسندگان قانون اساسی
گفتار دوم: جنبشهای اسلام گرا در گفتمان امام خمینی
گفتار سوم: جنبشهای اسلام گرا در گفتمان آیت الله خامنه ای
نتیجه گیری
در مقدمه این اثر به قلم نویسنده آمده است: نوع مواجهه با جنبشهای اسلام گرا یکی از مسائل مهم نظری در بین جریانات انقلابی در ایران بود که با پیروزی انقلاب وارد مرحله جدیدی شد. اصولا بخش مهمی از انقلابیون در ایران همواره احساس شیفتگی خود را به این جنبشها به عنوان کارگزاران پیشبرد اسلام سیاسی در منطقه و جهان و عقبه مهم انقلاب اسلامی در منطقه بیان می کردند و بخش مهمی از آثار منتشر شده قبل از انقلاب به طرفداری از این جنبشها به صورت خاص و کل جنبشهای آزادی بخش به صورت عام اختصاص داشت و در مقابل نیز با پیروزی انقلاب بخش مهمی از رهبران این جنبشها حمایت خود را از انقلاب ایران اعلام کردند و برخی نیز ارتباطات گرمی را با انقلابیون ایران آغاز کردند که این امر احساس شیفتگی و حمایت از این جنبشها، به عنوان عقبه استراتژیک جنبش اسلام سیاسی در ایران، یکی از مباحث مهم خبرگان قانون اساسی بود که در نهایت حمایت از آنها شکلی قانونی در ایران به خود گرفت. چنان که در مقمه قانون اساسی به ضرورت گسترش روابط با جنبشهای اسلامی و مردمی به عنوان زمینه ساز راه تشکیل امت واحد جهانی تأکید شده و حمایتها و ارتباط با این جنبشها ازجمله سیاستهای مدون در جمهوری اسلامی است، اما در عمل، روابط و تعامل جمهوری اسلامی ایران با جریانات اسلام گرایی طی چهار دهه گذشته پر فراز و نشیب بوده است و وضعیت یکسان و حمایت آمیز دائمی را نداشته و تنش ها و حتی درگیری های مختلفی را با این جنبشها تجربه کرده است.
سؤال اصلی این پژوهش این است: گفتمان جمهوری اسلامی ایران در قبال جنبشهای اسلامی ایارن در قبال جنبشهای اسلامی طی چهار دهه گذشته چه ویژگی هایی داشته و چگونه شکل گرفته است؟
برای پاسخ به این سؤال اصلی به سؤالات فرعی مختلفی نیز باید پاسخ داد؛ از جمله گفتمان جمهوری اسلامی ایران در خصوص جنبشها چه ویژگی هایی داشته است؟ چه پیش فرض ها و زمینه های دانشی این گفتمان را شکل داده است؟ این گفتمان تحت تأثیر چه بافت موقعیتی و زمینه های اجتماعی سیاسی بوده است؟ این گفتمان چه الزاماتی را بر نوع مواجهه جمهوری اسلامی ایران با جنبشهای سیاسی در جهان اسلام موجب شده است؟
مدعا و فرضیه این پژوهش این است که اصولا حمایت از جهان اسلام و جنبشهای اسلام گرا هر چند مورد پذیرش اکثریت نیروهای انقلابی بود، بخش مهمی از نیروهای فکری انقلاب به دلیل ویژگی های مذهبی و کلامی و فقهی و تجربه تاریخی و همچنین اولویت بندی های ملی و فراملی همواره بر حمایت محدود و مشروط از این جنبشها در متن قانون اساسی تأکید کردند و در سالهای بعد نیز این رویکرد تحت تأثیر گفتمان رهبران انقلاب رویکردی گزینشی و مشروط و معطوف به مصالح و سیاست های نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران بوده است.
اصولا این پژوهش دو هدف مهم را دنبال می کند: ۱- شناخت جامع تر و عمیقتر از گفتمان های موجود در جمهوری اسلامی در قبال نحوه مواجهه با جنبش اسلام گرای سیاسی معاصر؛ تحلیل چرایی در اصطکاک و چالش بین بخش مهمی از جنبشهای اسلامی و جمهوری اسلامی ایران.
اما اهداف فرعی این پژوهش را میتوان شناخت بنیان های نظری و بافت بینامتنی و بافت موقعیتی تدوین و شکل گیری گفتمان مذکور، توصیف، تفسیر و تبیین دلایل تفاوت مواضع جمهوری اسلامی در قبال جنبشهای سیاسی جهان اسلام و در نهایت کمک به تقویت بنیانهای نظری و اجماع سازی در سیاست خارجی در مواجهه با گروه های اسلام گرا در جهان ذکر کرد.
و در نهایت درباره ضرورت انجام دادن این پژوهش باید افزود که این اثر پژوهشی می تواند به شناخت گفتمان حاکم بر جمهوری اسلامی طی چهار دهه گذشته در قبال این جنبشها و رسیدن به شناخت دقیق اری از علل تفاوت در مواضع و رفتارهای جمهوری اسلامی در قبال این جنبشها کمک کند و به انسجام سیاست گذاری ها مبتنی بر اجماع گفتمانی و دوری از اقدامات و رفتارهای پراکنده در عرصه سیاست خارجی کمک کنند.